کد مطلب:129657 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

شهادت حنظلة بن اسعد شبامی و سیف و مالک جابری
طبری می نویسد: «دو جوان جابری یعنی سیف بن حارث بن سریع و مالك بن عبد بن سریع، كه پسر عمو و از یك مادر بودند، با چشم گریان به حضور امام حسین (ع) رسیدند. حضرت به آنان فرمود: ای پسران برادرم، چرا گریه می كنید؟ به خدا سوگند من امیدوارم كه در همین ساعت چشم شما روشن گردد.

گفتند: خداوند ما را فدایتان كند. به خدا سوگند، ما برای خودمان گریه نمی كنیم. بلكه گریه ما برای شما است كه می بینیم دشمن شما را محاصره كرده است و ما توان دفاع از شما را نداریم!

گفت: ای برادرزادگان من، خداوند به خاطر این عشق و علاقه و دفاع جانانه ای كه از امام خویش می كنید، نیك ترین پاداش پرهیزگاران را به شما عنایت فرماید.

حنظله شبامی نیز آمد و در حضور امام (ع) ایستاد و فریاد زد: ای قوم من، من از روزی مثل روز دسته ها (ی مخالف خدا) بر شما می ترسم، نظیر سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود، و كسانی كه پس از آنها آمدند؛ و خداوند بر بندگان ستم نمی خواهد. ای قوم من، من بر شما از روزی كه مردم یكدیگر را (به یاری) ندا در می دهند، بیم دارم. روزی كه پشت كنان بازمی گردید، برای شما در برابر خدا هیچ حمایت گری نیست؛ و هر كه را خداوند گمراه كند او را رهبری نیست.» [1] ای مردم حسین را مكشید، «كه خدا شما را به عذابی سخت هلاك می كند و هر كه دروغ بندد نومید گردد» [2] امام (ع) خطاب به او فرمود: ای پسر اسعد، خدایت رحمت كند. اینان پس از رد پیشنهادات و حمله به تو و یارانت مستوجب عذاب گردیدند


و پس از كشتن برادران نیكوكار تو تكلیفشان روشن است. گفت: جانم فدایت. راست گفتی، آیا اجازه می فرمایی كه رهسپار آخرت شویم و به برادرانمان بپیوندیم؟ حضرت فرمود: آری رهسپار شو به سوی آنچه بهتر از دنیا و مال دنیا است و سوی ملكی كه كهنه و فرسوده نمی شود. آنگاه حنظله گفت: سلام و درود خداوند بر تو و خاندانت باد! امیدوارم كه خداوند ما و شما را در بهشت یكجا گرد آورد. امام فرمود:

«آمین، آمین. سپس حنظله به میدان رفت و پیكار كرد تا آنكه كشته شد.

آنگاه آن دو برادر جابری به حضور امام (ع) رسیدند و گفتند: ای فرزند رسول خدا درود بر شما! حضرت فرمود: درود خداوند بر شما دو تن باد!

سپس به میدان رفتند و جنگیدند تا كشته شدند.» [3] .

در زیارت ناحیه مقدسه بر حنظله این گونه درود فرستاده شده است: «السلام علی حنظلة بن اسعد الشبامی». [4] .

بر دو برادر جابری در آن زیارتنامه چنین درود فرستاده شده است: «السلام علی شبیب [5] بن الحارث بن سریع. السلام علی مالك بن عبدالله بن سریع.» [6] .


[1] يا قوم اني أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب مثل دأب قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم و ما الله يريد ظلما للعباد و يا قوم اني اخاف عليكم يوم التناد يوم تولون مدبرين ما لكم من الله من عاصم و من يضلل الله فما له من هاد. (مؤمن) 40 (آيات 30-33).

[2] فيسحتكم بعذاب و قد خاب من افتري. (طه (20)، آيه 61.).

[3] تاريخ الطبري، ج 3، ص 328-329. ر. ك: الكامل في التاريخ، ج 3، ص 293؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 405؛ الارشاد، ج 2، ص 105؛ مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 28؛ اللهوف، ص 164؛ تسلية المجالس، ج 2، ص 294، تسمية من قتل مع الحسين، ص 156.

[4] بحار، ج 101، ص 273، و ج 45، ص 73. همين طور در زيارت شعبانيه و رجبيه (ر. ك: بحار، ج 101، ص 340).

[5] شايد شبيب تصحيف سيف باشد. مؤيد اين مطلب اين كه در زيارت رجبيه و شعبانيه «سيف بن حارث» آمده است. (ر. ك: بحار، ج 101، ص 340).

[6] بحار، ج 101، ص 273 و 340 و ج 45، ص 73.